یادداشت های دفتر گل قرمزی

هو


دراز کشیدی، نه سرت را بلند کردی، نه حرف زدی. فقط مردانه سکوت کردی. کلافه بودی و دل نگران، اگر میتوانستم کاری کنم خیلی خوب میشد؛ اما مگر من چقدر بلد بودم؟ چقدر میتوانستم قوی بنظر برسم؟ نمیدانستم برای آرامش گرفتن چه باید کرد. ساکت شدم. به تو پناه آوردم. با تو همراه شدم. در تو حل شدم. کنار تو آرام گرفتم و مصمم شدم هرچه که پیش آمد...




از یادداشت اول دفتر گل قرمزی

موافقین ۰ مخالفین ۰
هدی

به فتح میم، بیست و یکم

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
هدی

عنوان ندارد

هو

این بی خوابی هیچ شیرین نیست
موافقین ۰ مخالفین ۰
هدی

فلش مموری، سرانجام

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
هدی

فلش مموری

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
هدی

مرتبه چندم

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
هدی

حسینِ من، یکم

هو

دلم برا کربلات تنگ شده...
موافقین ۱ مخالفین ۰
هدی

اینجا بدون تو

هو


اگر کنار تو بودم،

میشد از این باران ساعت ها نوشت...

موافقین ۳ مخالفین ۰
هدی

به فتح میم، بیستم، بخش یک

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
هدی

کلافگی

هو

کلافه م.
همین.
موافقین ۰ مخالفین ۰
هدی