هو


بعضی روضه ها را فقط خانمها می فهمند، همانطور که بعضی روضه ها را فقط یک مرد میتواند درک کند. ولی روضه ی حضرت زهرا روضه ای است که زن و مرد را می سوزاند. مثلن کاش یک روز میرفتیم گوشه ی حسینیه مینشستیم، یک نفر می آمد میگفت که مادر چقدر تلاش میکند مقابل فرزندش خوب به نظر برسد. بعد با همین یک جمله همه ی ما زن ها می مردیم... یا اینکه میگفت چه دلهره ای سراغ آدم می آید وقتی یک مرد قدمی به سمت شما بر میدارد... و همه ی ما از شرمندگی جان می دادیم...

خیلی جاها باید میبودم و نبودم، باید تمام شب جمعه ها کربلا را زیارت میکردم و نکردم، باید بین زنان بنی اسد... باید این روزها جایی بین کوچه های مدینه... در تمام تاریخ، یکجا لازم بود جلوتر از مادر سادات بایستم، باید سپر میشدم و نشدم...

میروم کنار در ورودی حرم می ایستم، خلوتی بعد از ظهر چهارشنبه میرساندم کنار جایی که حاج آقا خوابیده... وقتی میگویمش رزق اشک بر حضرت زهرا را بده، همانطور میشکنم که کنار ضریح سید الشهدا در زیارت وداع...

من از تو کنار ضریحت خواسته ام، کافیست گدا را استجابت کنی...