هو


همینطور که احتمالن کتاب به بغل از دیشب خوابیدم، خواب میبینم ساختمان بلوری های زیادی را باید بکشم. باید انتگرال سه گانه ی چگالی الکترون در مدار 2S توی اتم کربن را حساب کنم و بعد دامنه اش را بدست بیاورم بگذارم توی معادله شرودینگر! جالب تر اینکه امتحان در کتابخانه مرجع دبیرستان برگزار میشود، استاد هم دکتر بایگان است! آخر سر هم برگه ی حل های من گم میشود. وقتی بیدار میشوم که کمی بیشتر درس بخوانم، مصمم تر از قبل میخواهم که یکی ازین مزخرفات واحد ها را حذف کنم!

از خستگی و بی خوابی کلافه ام، فکر اینکه فردا بعد ازین میانترم کذایی نفس گیر باید بروم سر کلاس آن استاد لعنتی، فکر صف بانک، فکر شنبه که کلاس دکتر کوهیان را نرفته ام. فکر میانترم مزخرف اپتیک، تازه ناراحتم چرا میکروکنترلر را بر نداشتم!

کاش زودتر آذر بیاید. آبان و سرمایش خیلی دلگیر شده...