هو


به عمود 1060 که رسیدیم. دیگر نای نفس کشیدن نمانده بود. تنها دیدن یک نام وادارم میکرد همچنان ادامه دهم. مدینة الامام الحسن المجتبى(ع). موکب رسمی عتبة حسینیة مزین بود به نام مبارک حضرت کریم اهل بیت. شدت خستگی و بیماری موجب شد آن شب بعد از اسکان برای صرف شام نروم. هرکس می آمد تعریفی میکرد و میرفت، اما هرچه بود نتوانستم از جایم تکان بخورم.  من ماندم و حسرت درک برکت مهمان سرای حضرت سید الشهدا که غریب مدینه عهده دارش شده بود...





رمضان هم مضیف امام مجتبی است.
حسرت درک این رمضان بر دلم نماند...